زیر پوست شهر « مریوان»با داستان « چک های برگشتی »

‍ زیر پوست شهر « مریوان»با داستان « چک های برگشتی »
به گزارش،خبرنگار سایت خبری ،تحلیلی مریوان آوا…لباس آبی رنگ را که تن پدرش دید سخت برایش غریبه جلو می کرد،مامور همراه ودستبند را که دستان پدرش نظار گر بود چشمانش روبه تاریکی رفت وناخداگاه اشک از چشمان کوچکش سرازیر شد .
باور کردنش سخت وآزار دهنده بود اولین بار بود که پدرش را در چنین وضعیت وحالی می دید .
آنطر ف تر مادر و چندین نفر از اعضای خانواده زندانی ناراحت ونگران منتظر اولین جلسه دادگاه متهم بودند.
«سارا » دخترک قصه واقعی نگارنده یاداشت بیشتر از ۱۲سال سن ندارد .
با اینکه سر صبح۵ دی ماه باید به مدرسه می رفت زنگ اولش را غیبت می کرد داخل راهرو دادگاه حقوقی شعبه دوم مریوان ول وله ای به پا بود مراجعین طبق معمول هر یک به دنبال شعبه مربوطه سرگردان وگاها بدونه اطلاع قبلی پیگیر پرونده خود بودند.
روی نیمکت اهنی سرد داخل راهرو دادگاه پدر سارا دستبند به دست منتظر بازجویی پرونده اش بود .
نیم نگاهی از جنس مهربانی وحسرت به سارا می کند و کت رنگ رفته اش را روی دستبند آهنی می اندازد تا دختر گ زیبا و معصومش دست های بسته اش را به آهن های ضمخت وسرد نبیند.
حس فضولی وکنجکاوی خبرنگاری ام گل می کند و از روی کنجکاوی نیم نگاهی به پرونده سفید رنگ مامور همراهش می کنم که عنوان شکایت آن قصه تکراری «چک بر گشتی» است.
به راستی این داستان دنباله دار وقصه نافرجام چک های بلامحل را باید تاکی سیاه مشق این روز های شهرمان بدانیم؟
آنچه که مسلم است موضوع وبحث چک های بلامحل سالیان طولانی نقل قول رسانه های مکتوب ونشریات وخبرگزاری ها می باشد و هر از گاهی نیز از سوی شبکه های ملی به برسی و راه کارهای پیشگیری از کم کردن مشکل چک وگاها از سوی بانک ملی مرکزی وبانک های مربوطه راه حل های پیشنهاد می شود که متاسفانه تا کنون هیچ مرهمی برای درمان این زخم کهنه پیدا نشده وبه تبع این معضل تبعات بسیار جبران ناپذیر به جامعه وارد می کند که ازحوصله این نوشته خارج است.
شاید این وسط یکی از تبعات ومعضلات پیش رو افرادی که به علت چک های بلامحل باید زمانی بس طولانی را در ندامتگاه سپری کند خانواده وفرزندان آنها باشد که دچار انواع مشکلات وناگواری های اجتماعی می شوند وصد البته در این گفته نباید کتمان کرد که عواملی فراوان دسته به دست هم می دهند تا شیرازه واساس کانون خانواده را به تباهی بکشانند واینجاست که اگر برای اندک لحظه ای کوتاه ذهن خود را درگیر این موضوع نماییم تازه شاید ذره ای از مشکلات دامنگیر خانواده زندانیان این چنین پرونده های را احساس کنیم.
مضاف بر اینکه علاوه بر گرفتاری های که برای خود زندانی وخانواده آنها پیش خواهد آمد جامعه ومعضلات مالی واقتصادی را نیز دچار بحران و تنش فراوانی خواهد کرد والبته برسی عوامل وعواقب این موضوع(چک های بلامحل) در حوصله این بحث نیست.
وچه تلخ است حکایت های تکراری چک های بدونه حساب وتلخ تر ازآن چشم های اشک بار« سارا های» فراوانی که در این شهر(مریوان) میتوان دید .
آنچه که مسلم است وجود این پدیده در شهرستان های کوچک نیز در چند سال اخیر قابل تامل است وبخش فراوانی از پرونده های قضایی را به خود اختصاص داد وتراکم پرونده های چک های کیفری وحقوقی نیروی زیادی رااز مجتمع های قضایی طلب می کند
وبه طبع پروسه اداری ومراحل رسیدگی این چک ها زمان طولانی را در بر می گیرد
موضوع اهم در این یاداشت یاد آوری این نکته است که خانواده های زندانیان واقعا در شرایط قرار گرفته چه وضعیتی را پیش رو دارند وآیا هیچ برنامه و تدابیری برای مشکلات پیش رو زندانیان از طرف سازمان های دولتی یا نهادهای خود جوش مردمی در نظر گرفته شده است.
آنچه که بر همگان مسلم است وجود انجمن ها وخیرین خداجو شاید بتواند کور سوی امیدی برای خانوادهای زندانیان باشد و به طبع انجمن حمایت از زندانیان به عنوان نهادی مستقل می تواند از طریق برگزاری های همایش وارتقا فرهنگ سازی در میان قشر های مختلف جامعه در این زمینه کمک های مالی و گاها مشاوره های خانوادگی زندانیان را یاری داده وتبعات منفی بعد از محکوم را یاد آور شود.
یاداشت از بهرام غلامی خبرنگار مریوان آوا…